آدم ها در دنیای رسانه ای امروز، از زمانی که از خواب بیدار می شوند تا وقتی که باردیگر به خواب می روند، در معرض بمباران اطلاعاتی مجازی می باشند، به همین خاطر بعضی از انسان های امروزی شده اند آدم هایی با محاسبات الکترونیکی و دوستی های مجازی؛ آدم هایی که نه تنها اعضای خانواده خویش را فراموش بلکه خودشان را هم در دریای بیکران مجازی غرق کرده اند.
به گزارش سئو بوی به نقل از ایسنا، روزنامه «جوان» در ادامه نوشت: این در شرایطی است که پیش از ظهور شبکه های اجتماعی، خانواده در اجتماعی شدن فرد نقش اصلی و اساسی داشت، اما امروزه اتصال آدم ها در سرتاسر دنیا با گسترش شبکه های اجتماعی نظیر واتس آپ، اینستاگرام، تلگرام، وایبر، یوتیوب و وی چت به صورت غیرقابل تصوری افزایش پیدا کرده است، علیرغم این به باور جامعه شناسان، روانشناسان و رفتارشناسان، کاربران شبکه های اجتماعی این روزها نسبت به قبل ترها، تنهاتر و کمی هم خودشیفته تر شده اند؛ آدم هایی تنها در تار و پور شبکه ها! این گوشه گیری، افسردگی، سرخوردگی و انزوای روز افزون همراه با زیاده روی حضور در فضای مجازی، کاربران را گرفتار نوعی از اعتیاد اینترنتی کرده است، البته با عنایت به کارکردهای بی شمار اینترنت و فضای مجازی دیگر امکان حذف آن از زندگی وجود ندارد، پس باید آنرا مدیریت کرد.
در این باره پژوهشها و مطالعات بسیاری انجام شده و یافته پژوهشگران نتایج منفی بی شمار شبکه های اجتماعی و فضای مجازی برای آدم های غرق و درگیر این فضاها را هویدا کرده است. طبق تحقیقات انجام شده مواردی همچون دگرگونی های شدید در سبک و سیاق زندگی به منظور گذراندن زمان بیشتری در شبکه ها، بی توجهی به ورزش و کاهش فعالیتهای بدنی به دنبال آن، بی اعتنایی و بی توجهی به سلامت فردی و جسمانی، خواب نامنظم، فراموشی دید و بازدید و صله رحم و به تبع آن کاهش معاشرت و در نتیجه از دست دادن دوستان و اقوام، غفلت از خانواده و تک تک اعضای آن، بی نظمی، سهل انگاری و بی توجهی به مسئولیت های شغلی و شخصی را میتوان همچون تبعات و نتایج گرفتار شدن در شبکه های متنوع اجتماعی و فضای مجازی دانست. رهایی و خلاصی از این معضل دو چاره ساده دارد؛ اولی مدیریت نیاز است.
از منظر روانشناختی مدیریت نیاز یعنی رفتن سراغ فضای مجازی و شبکه های اجتماعی بر مبنای نیازهای شخصی و شغلی. دومی مدیریت زمان است، یعنی این که بتوانیم نوع، کیفیت، وقت و میزان زمان حضور در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی را بر مبنای روال زندگی مان کنترل و مدیریت نماییم.
به هر روی با شنیدن واژه شبکه های اجتماعی در ذهن بسیاری از ما تصویر چند شبکه ارتباطی و دوست یابی نقش می بندد، اما کارکرد و کاربرد این شبکه ها گسترده تر از این حرف هاست، بعنوان مثال میتوان به شبکه های اجتماعی کامل اشاره نمود، یعنی پلتفرم هایی که به ما کمک می کنند عکس، فیلم، متن، موسیقی و سایر رسانه ها را با دیگران در این شبکه به شکلی تقسیم کرده و به اشتراک بگذاریم. ما حتی می توانیم در این شبکه ها گروههای مختلفی را ایجاد نماییم و با بقیه افراد پیرامون مان ارتباط و گپ و گفت کاری داشته باشیم.
شبکه های اجتماعی حتی می توانند محلی برای تبادل نظر و انتقال محتوا و اطلاعات آموزشی و آموزنده هم باشند، اما نکته مهم این است که با دانش و شناخت بهتر از توانایی هر ابزاری می توانیم استفاده بهتری از آن ببریم. از آنجائیکه وجود ابزاری برای ارتباط، دغدغه همیشگی مردم بوده است، با عنایت به سبک زندگی امروز، شبکه های اجتماعی می توانند یک ابزار یا وسیله مطلوب و مناسب برای موارد مذکور به حساب آیند. شبکه های اجتماعی حتی می توانند به نسل امروز بخصوص کودکان و نوجوانان در حوزه های مختلف آموزش و یادگیری کمک کنند. از شبکه های اجتماعی میتوان برای یادگیری آموزشی و تحصیلی خیل عظیمی از کودکان و نوجوانان جامعه کنونی بهره برده و بهره برد، البته باید به این نکته هم توجه داشته باشیم که حضور دائم کودکان، نوجوانان و جوانان در این شبکه های متعدد اجتماعی و فضاهای مجازی به وجود آورنده تأثیرات مثبت و منفی مختلفی بر سبک و سیاق زندگی آنها خواهد بود. ایجاد برخی اختیارات و فرصت های آموزشی و ارتباطی درسی و تحصیلی همچون موارد مثبت، مفید و ثمر بخش این گونه فضاهاست، اما حضور در این فضاها امکان بروز و ظهور صدمه های خانوادگی و اجتماعی را هم به همراه دارد.
امروزه خانواده ها و جامعه ما به شدت از واتس آپی شدن، تلگرامی شدن و اینستاگرامی شدن رنج می برند و جوانان و نوجوانان ما به صورت فزاینده ای، مدت زمان نسبتاً زیادی از اوقات فراغت خویش را صرف گشت و گذار بیهوده در فضای مجازی می کنند و به دنبال آن سبک زندگی آنان همچون رفتار، گفتار، تفکر، نگرش، اهداف، نظرات و دیدگاه های آنان تحت تاثیر شبکه های اجتماعی مجازی تا حد زیادی تغییر پذیرفته است، البته فراموش نکنیم تصاویر و برخی فیلمهای آموزشی موجود در پلتفرم های مجازی می توانند کمک شایانی به افزایش استعدادها و توانایی ها و خلاقیت کودکان و نوجوانان نسل جدید کرده و آنان را به سمت و سوی ارتباطی صمیمی تر و دوستانه تر با اقوام و دوستان حاضر در این شبکه ها هدایت کنند. در این میان نکته مهم این است که این اتفاق ها وقتی برای کودکان و نوجوانان جامعه ما رخ می دهد که والدین و خانواده های آنان هم ابتدا خودشان را مجهز به سواد رسانه ای و ملزم به افزایش و بالا بردن آن کرده باشند.
جان سخن این که یادمان باشد فرزندان امروز، بزرگسالان آینده و سازندگان جامعه فردا هستند و یکی از مؤلفه های مهم و اساسی سازنده شخصیت و منش آینده آنها، خانواده و روابط درونی میان والدین آنان است. والدین نقشی بی بدیل و حساس در برابر فرزندان خود دارند و هر گونه رفتار و عکس العمل آنان در برابر فرزندان، به علت الگوپذیری کودکان از والدین خود، در شکل گیری نگرش و شخصیت فرزندان مؤثر است. اگر والدین خواهان اطاعت پذیری، مسؤلیت پذیری، تربیت عالی، احترام و پیشگیری از انحراف فرزندان خود هستند و می خواهند رابطه ای صمیمی با فرزندان خود داشته باشند، ضروریست نگرش و دید، بینش و بصیرت و همینطور دانش و آگاهی خویش را در زمینه های مختلف تربیتی و اخلاقی فزونی بخشند تا بتوانند خانواده ای متعادل و خانه ای امن و سالم را برای خود و فرزندان شان بسازند. به باور دکتر هایم جی. گینات، روانشناس، ارزش ها از راه هویت کودکان فرا گرفته می شود و بخشی از وجود آنها را تشکیل می دهد و این الگوی ارزشی، با گذشت سال ها و زندگی با افراد خانواده و اجتماع، تکامل می یابد.
منبع: سئو بوی
به گزارش سئو بوی به نقل از ایسنا، روزنامه «جوان» در ادامه نوشت: این در شرایطی است که پیش از ظهور شبکه های اجتماعی، خانواده در اجتماعی شدن فرد نقش اصلی و اساسی داشت، اما امروزه اتصال آدم ها در سرتاسر دنیا با گسترش شبکه های اجتماعی نظیر واتس آپ، اینستاگرام، تلگرام، وایبر، یوتیوب و وی چت به صورت غیرقابل تصوری افزایش پیدا کرده است، علیرغم این به باور جامعه شناسان، روانشناسان و رفتارشناسان، کاربران شبکه های اجتماعی این روزها نسبت به قبل ترها، تنهاتر و کمی هم خودشیفته تر شده اند؛ آدم هایی تنها در تار و پور شبکه ها! این گوشه گیری، افسردگی، سرخوردگی و انزوای روز افزون همراه با زیاده روی حضور در فضای مجازی، کاربران را گرفتار نوعی از اعتیاد اینترنتی کرده است، البته با عنایت به کارکردهای بی شمار اینترنت و فضای مجازی دیگر امکان حذف آن از زندگی وجود ندارد، پس باید آنرا مدیریت کرد.
در این باره پژوهشها و مطالعات بسیاری انجام شده و یافته پژوهشگران نتایج منفی بی شمار شبکه های اجتماعی و فضای مجازی برای آدم های غرق و درگیر این فضاها را هویدا کرده است. طبق تحقیقات انجام شده مواردی همچون دگرگونی های شدید در سبک و سیاق زندگی به منظور گذراندن زمان بیشتری در شبکه ها، بی توجهی به ورزش و کاهش فعالیتهای بدنی به دنبال آن، بی اعتنایی و بی توجهی به سلامت فردی و جسمانی، خواب نامنظم، فراموشی دید و بازدید و صله رحم و به تبع آن کاهش معاشرت و در نتیجه از دست دادن دوستان و اقوام، غفلت از خانواده و تک تک اعضای آن، بی نظمی، سهل انگاری و بی توجهی به مسئولیت های شغلی و شخصی را میتوان همچون تبعات و نتایج گرفتار شدن در شبکه های متنوع اجتماعی و فضای مجازی دانست. رهایی و خلاصی از این معضل دو چاره ساده دارد؛ اولی مدیریت نیاز است.
از منظر روانشناختی مدیریت نیاز یعنی رفتن سراغ فضای مجازی و شبکه های اجتماعی بر مبنای نیازهای شخصی و شغلی. دومی مدیریت زمان است، یعنی این که بتوانیم نوع، کیفیت، وقت و میزان زمان حضور در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی را بر مبنای روال زندگی مان کنترل و مدیریت نماییم.
به هر روی با شنیدن واژه شبکه های اجتماعی در ذهن بسیاری از ما تصویر چند شبکه ارتباطی و دوست یابی نقش می بندد، اما کارکرد و کاربرد این شبکه ها گسترده تر از این حرف هاست، بعنوان مثال میتوان به شبکه های اجتماعی کامل اشاره نمود، یعنی پلتفرم هایی که به ما کمک می کنند عکس، فیلم، متن، موسیقی و سایر رسانه ها را با دیگران در این شبکه به شکلی تقسیم کرده و به اشتراک بگذاریم. ما حتی می توانیم در این شبکه ها گروههای مختلفی را ایجاد نماییم و با بقیه افراد پیرامون مان ارتباط و گپ و گفت کاری داشته باشیم.
شبکه های اجتماعی حتی می توانند محلی برای تبادل نظر و انتقال محتوا و اطلاعات آموزشی و آموزنده هم باشند، اما نکته مهم این است که با دانش و شناخت بهتر از توانایی هر ابزاری می توانیم استفاده بهتری از آن ببریم. از آنجائیکه وجود ابزاری برای ارتباط، دغدغه همیشگی مردم بوده است، با عنایت به سبک زندگی امروز، شبکه های اجتماعی می توانند یک ابزار یا وسیله مطلوب و مناسب برای موارد مذکور به حساب آیند. شبکه های اجتماعی حتی می توانند به نسل امروز بخصوص کودکان و نوجوانان در حوزه های مختلف آموزش و یادگیری کمک کنند. از شبکه های اجتماعی میتوان برای یادگیری آموزشی و تحصیلی خیل عظیمی از کودکان و نوجوانان جامعه کنونی بهره برده و بهره برد، البته باید به این نکته هم توجه داشته باشیم که حضور دائم کودکان، نوجوانان و جوانان در این شبکه های متعدد اجتماعی و فضاهای مجازی به وجود آورنده تأثیرات مثبت و منفی مختلفی بر سبک و سیاق زندگی آنها خواهد بود. ایجاد برخی اختیارات و فرصت های آموزشی و ارتباطی درسی و تحصیلی همچون موارد مثبت، مفید و ثمر بخش این گونه فضاهاست، اما حضور در این فضاها امکان بروز و ظهور صدمه های خانوادگی و اجتماعی را هم به همراه دارد.
امروزه خانواده ها و جامعه ما به شدت از واتس آپی شدن، تلگرامی شدن و اینستاگرامی شدن رنج می برند و جوانان و نوجوانان ما به صورت فزاینده ای، مدت زمان نسبتاً زیادی از اوقات فراغت خویش را صرف گشت و گذار بیهوده در فضای مجازی می کنند و به دنبال آن سبک زندگی آنان همچون رفتار، گفتار، تفکر، نگرش، اهداف، نظرات و دیدگاه های آنان تحت تاثیر شبکه های اجتماعی مجازی تا حد زیادی تغییر پذیرفته است، البته فراموش نکنیم تصاویر و برخی فیلمهای آموزشی موجود در پلتفرم های مجازی می توانند کمک شایانی به افزایش استعدادها و توانایی ها و خلاقیت کودکان و نوجوانان نسل جدید کرده و آنان را به سمت و سوی ارتباطی صمیمی تر و دوستانه تر با اقوام و دوستان حاضر در این شبکه ها هدایت کنند. در این میان نکته مهم این است که این اتفاق ها وقتی برای کودکان و نوجوانان جامعه ما رخ می دهد که والدین و خانواده های آنان هم ابتدا خودشان را مجهز به سواد رسانه ای و ملزم به افزایش و بالا بردن آن کرده باشند.
جان سخن این که یادمان باشد فرزندان امروز، بزرگسالان آینده و سازندگان جامعه فردا هستند و یکی از مؤلفه های مهم و اساسی سازنده شخصیت و منش آینده آنها، خانواده و روابط درونی میان والدین آنان است. والدین نقشی بی بدیل و حساس در برابر فرزندان خود دارند و هر گونه رفتار و عکس العمل آنان در برابر فرزندان، به علت الگوپذیری کودکان از والدین خود، در شکل گیری نگرش و شخصیت فرزندان مؤثر است. اگر والدین خواهان اطاعت پذیری، مسؤلیت پذیری، تربیت عالی، احترام و پیشگیری از انحراف فرزندان خود هستند و می خواهند رابطه ای صمیمی با فرزندان خود داشته باشند، ضروریست نگرش و دید، بینش و بصیرت و همینطور دانش و آگاهی خویش را در زمینه های مختلف تربیتی و اخلاقی فزونی بخشند تا بتوانند خانواده ای متعادل و خانه ای امن و سالم را برای خود و فرزندان شان بسازند. به باور دکتر هایم جی. گینات، روانشناس، ارزش ها از راه هویت کودکان فرا گرفته می شود و بخشی از وجود آنها را تشکیل می دهد و این الگوی ارزشی، با گذشت سال ها و زندگی با افراد خانواده و اجتماع، تکامل می یابد.
منبع: سئو بوی