سئو بوی: به دنبال انتشار اخباری در خصوص تصمیم دولت امریکا برای فیلتر دو اپلیکیشن چینی تیک تاک و وی چت در این کشور، پژوهشگاه فضای مجازی به بررسی باید و نباید دخالت دولت ها در فضای سایبر پرداخته است.
به گزارش سئو بوی به نقل از پژوهشگاه فضای مجازی، دو متخصص چینی (لیو جینگوآ) و آمریکایی (جان بیت من) در مورد ممنوعیت اپلیکیشن های چینی «تیک تاک» و «وی چت» در کشور امریکا به مناظره نشسته اند. این گفتگو منعکس کننده واقعیاتی بسیار برجسته تر از وقایع امروز است و به ما در پاسخ به این سؤال که « آیا دولت ها حق دارند دنیای اینترنت را دستکاری کنند؟» کمک می کند. لیو جینگهوآ محقق مدعو پروژه «سیاست سایبری بنیاد کارنگی» است. تحقیقات وی در درجه اول بر امنیت سایبری و روابط دفاعی چین-ایالات متحده متمرکز است. جان بیتمن هم یکی از همکاران پروژه «سیاست سایبری و فناوری در امور بین الملل» در بنیاد کارنگی است. این مناظره توسط محمدجواد خوشنام دبیر سابق انجمن علمی علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی به فارسی برگردانده شده است و محتوای انتشار یافته درآن، لزوما بازتاب دهنده دیدگاه مرکز ملی فضای مجازی نیست. هر دولتی خواه خودکامه، دموکراتیک یا چیزی بین آنها، می خواهد از اینترنت و گردشِ اطلاعات به نفع خود استفاده نماید. دولت ها حتی در کشورهای لیبرال مانند ایالات متحده تلاش کرده اند گفتمان آنلاین را هدایت کنند و افکار عمومی را به سمت بعضی از رسانه های اینترنتی و دور از برخی دیگر سوق دهند. در کشورهای کنترل گراتر هم، دستکاری در استفاده از اینترنت یکی از جنبه های مهم سیاست داخلی است. نظام ارزشی حاکم بر هر کشور به طور خاص نظامی از قوانین و محدودیت ها را خلق می کند که برای هر سوژه متفاوت می باشد، بنابراین عجیب نیست که خطوط قرمز کشورهای لیبرال دموکراتیک با خطوط قرمز کشورهای اسلامی متفاوت باشد. تاکتیک هایی که دولت ها جهت استفاده از اینترنت در کشورهای خود استفاده می کنند تا حد زیادی به همان اولویت ها و نظامات ارزشی بستگی دارد. بدیهی است که توان دولت ها هم در مخفی نگه داشتن دست نامرئی سایبر با یکدیگر متفاوت می باشد. عواقب تاثیرات تصمیم اخیر ترامپ در مقابل شبکه های اجتماعی چینی جان بیت من پژوهشگر امریکایی در اینباره می گوید: واضح است که این تصمیمات خیلی مهم هستند، اما نمی توان آن ها را پیش از اینکه اعمال شوند، به طور دقیقی ارزیابی کرد. دولت ترامپ تا امروز اقدامات گسترده ای را ضد فناوری ها و شرکت های چینی انجام داده است، تا اجرای قانونی که به آنها حق فعالیت آزاد می دهد را به تاخیر بیندازد که بتواند برای شرکت های آمریکایی زمان بخرد. زمان بخرد، تا شاید به اقبال عمومی رسانه های چینی رسیدند! این تاکتیک برای ایجاد اهرم فشار نسبت به چین (و یافتن دست بالا نسبت به شرکت های آمریکایی) و همینطور دستیابی به مزایای سیاسی طراحی شده است. عدم وجود استراتژی مشخص در دولت ترامپ سبب می شود تصمیمات نهایی قانون در این مورد بتواند گسترده و یا محدود باشند. بدیهی است که در این میان خیلی از سهامداران دنیا هم تلاش می کنند آن تصمیمات در جهت منافع شخصی خودشان، گسترده یا محدود باشد. تیک تاک و وی چت، تفاوت خاصی با سایر برنامه های چینی ندارند. آنها در یک کلام از برنامه های آمریکایی محبوب تر هستند و فیلتر کردن آنها نشان داده است دولت ترامپ ابداً برنامه های چینی را در ایالات متحده تحمل نمی نماید. البته مساله فراتر از این دو برنامه است، در واقع مقامات اجرایی امریکا مشکل را گسترش اپلیکیشن های چینی در ایالات متحده تعریف می کنند و این بدبینی و محدودیت، صرفاً محدود به تیک تاک و وی چت نیست. حضور چین در بازار اپلیکیشن های ایالات متحده در کل محدود است و منطق این اقدامات می تواند فراتر از خصوصیت های خود آن برنامه ها باشد. اطلاعات شخصی آمریکایی ها می تواند از طریق های مختلفی به دست شرکت های چینی و از آن طریق به دست دولت چین) بیافتد؛ مثل اطلاعات خصوصیِ مالی و بانکی آمریکایی ها، چیستی و چگونگی معاملات مالی شان، سفرهای بین المللی آنها و شناخته شدن واسطه های بین المللی اقتصاد آمریکایی؛ اما نهایتاً سیاست «تحمل ریسک: صفر»، آنطور که وزیر امور خارجه مایک پمپئو می پسندد، سبب یک شکاف شدید اقتصادی و تکنولوژیک بین دو کشور خواهد شد. اما لیو جینگوا پژوهشگر چینی می گوید: اقدامات اخیر دولت ترامپ ضد تیک تاک و وی چت که در ادامه اقداماتش ضد هوآوی و سایر شرکت های تکنولوژیک چینی بود، نتایجی خواهد داشت با سقفی بسیار فراتر از نگرانی های ادعا شده امنیت ملی آمریکا. در ابتدا و در کوتاه مدت، چین اساسا از جنگ تکنولوژیک با ایالات متحده رنج خواهد برد؛ چون که شرکت های این کشور بازارهای خارجی و مهم تر از آن، عنصر اصلی تحقیقات میدانی و توسعه فناوری را از دست می دهند. با این حال، تصمیمات دولت ترامپ همینطور به شرکت های آمریکایی هم به طرز قابل توجهی صدمه خواهد رساند. بعنوان مثال در یک نظرسنجی از کاربران چینی تلفن همراه (به عنوان یکی از بزرگترین گروههای مشتری تلفن های آمریکایی) پرسیده شد که «آیا گوشی آمریکایی بدون وی چت را انتخاب می کنند یا سراغ برندهای دیگری که امکان استفاده از وی چت را فراهم می آورد می روند؟» آنها «با اختلاف ۲۰ به یک» به نگهداری وی چت و یافتن تلفنی دیگر رأی دادند. از همه مهمتر، این ممنوعیت ها چین را به تولید یک بستر تکنولوژیک شخصی خود تشویق می کند و سبب می شود چین شرکت های خویش را به تمرکز در بازار داخلی ترغیب کند، که این اتفاق یعنی هم یک رقیب جدید برای فناوری آمریکایی به وجود خواهد آمد و هم بازار چین را بیشتر از قبل از دست آمریکا خارج می کند. نتیجه اینکه چین انگیزه خواهد گرفت تا به خودکفایی برسد و به تولیدات خارجی اعتماد کمتری داشته باشد. نگرانی کشورها از فناوری اطلاعات و ارتباطات جان بیت من: دیجیتالی شدن تقریباً تمام فعالیتهای انسانی بدان مفهوم است که کشورها باید تقریباً در همه جنبه های امنیت ملی شان تجدید نظر کنند. اما کشورها نگرش های بسیار متفاوتی در مورد تهدیدها و فرصت های خاص دیجیتالی دارند و از استراتژی های بسیار متفاوتی هم برای تأمین منافع خود استفاده می کنند؛ این تفاوت ها ریشه در در زبان آن کشورها دارد. لیبرال دموکراسی ها با نگاه سنتی شان بر امنیت سایبری یا محافظت از شبکه های کامپیوتر ای در مقابل هک متمرکز بوده اند. نگرانی اصلی آنها یکپارچگی شبکه بوده است، نه آن ایده هایی که شبکه بر آن اساس بنا می شود یا آن روابط انسانی که این شبکه ها ایجاد می کنند. این اولویت به معنای مبارزه با سه مشکل اساسی است که شامل تهدید محرمانگی داده ها (مانند سرقت اطلاعات محرمانه و طبقه بندی شده)، تهدید یکپارچگی داده ها (مانند دستکاری سوابق مالی) و تهدید در دسترس قرار گرفتن داده ها (مانند اختلالات احتمالی در زیرساخت های حیاتی مثل حمله سایبری به شبکه برق) می شود. رژیم های توتالیتر اما اصطلاحی از لحاظ معنا گسترده تر را ترجیح می دهند؛ امنیت اطلاعات. این اصطلاح نه تنها تهدیدات هکری را شامل می شود بلکه گسترش آزاد اطلاعات و اخبار را هم در بر می گیرد. اطلاعات و اخباری که امکان دارد نظم سیاسی و اجتماعی مورد پسند نظام توتالیتر را بر هم بزند. این نکته به مفهوم آن است که دولت ها باید نقش بسیار گسترده تری در نظارت و کنترل ارتباطات آنلاین داشته باشند. برخورد این دو نظام ارزشی مانع بزرگ دیپلماسی سایبری جهانی و دو جانبه شده است. البته با تکامل فناوری و سیاست و تجارب سخت دولتها، استانداردهای این تعاریف و روشهای سنتی هم تغییر می کنند؛ مثلا جوامع دموکراتیک امروزه به دنبال بروز تهدیدات جدیدی مثل داعش و دخالت روسیه در انتخابات آمریکا بیشتر به فکر کنترل جریان اطلاعات آنلاین بوده اند. در همین حال، اغلب کشورهای جهان اینترنت را به چشم یک چارچوب گسترده تر می نگرند: یعنی بعنوان یکی از میادین اصلیِ رقابت های اقتصادی-ژئوپلیتیکی و جایی که قدرت و نظم نوین جهانی در معارضه و کشمکش است. بله! این دو تغییر به توضیح اقدامات ایالات متحده ضد تیک تاک و وی چت کمک می نماید. لیو جین گوآ: امنیت سایبری موضوعی بسیار حیاتی و پیچیده است که تقریباً با همه جنبه های سیاست گذاری ملی آمیخته است. بنابراین جای تعجب نیست اگر بعضی از دولت ها همه مسائل سایبری را از دریچه امنیت ملی نگاه می کنند؛ با این وجود، نگاه امنیتی به مساله امنیت سایبری بیشتر از آنکه به نفع یک کشور باشد، برای منافع ملی آن مضر است، چون که در حقیقت، صرفا برخی از مسائل فضای مجازی مربوط به فناوری اطلاعات و ارتباطات برای امنیت ملی واقعا خیلی مهم هستند. نخستین مساله مهم امنیت سایبری، امنیت زیرساخت هایی از کشور است که برای فعالیت به فناوری ارتباطات و اطلاعات متکی هستند. اغلب کشورها در این نظر مشترک اند که از چنین زیرساخت های حیاتی باید محافظت گردد، همانطور که در گزارش مهم سال ۲۰۱۵ «گروه متخصصان دولت» سازمان ملل متحد بیان شده است. امنیت این زیرساخت ها را می توان با سه معیار قابل اعتماد بودن سیستم های شبکه و کارکرد صحیح مولفه های اصلی آنها، توانایی کشور در شناسایی و برخورد با خطرات امنیتی زیرساخت های حیاتی خود و انعطاف پذیری زیرساخت های حیاتی در مواجهه با این تهدیدات، ارزیابی کرد. مساله دوم امنیت سایبری، محرمانه بودن، صحیح بودن و دسترس نبودن داده هایی است که حاوی اطلاعات محرمانه و طبقه بندی شده برای امنیت ملی است. حاصل شدن این سه گانه «که به سه گانه سیا مشهور است» تضمین می نماید که کشورها بتوانند به صورت قابل اعتماد از اطلاعات مهم امنیت ملی خود محافظت کنند، آنها را در صورت ضرورت برای کاربران قانونی در دسترس قرار دهند و اطمینان حاصل کنند که سایر بازیگران غیر مجاز به آنها دسترسی نداشته باشند. سومین مساله مهم امنیت سایبری توانایی یک کشور در مقابله با تروریسم سایبری، پیشگیری از گسترش سلاح های سایبری، مدیریت بحران های سایبری و دستیابی و حفظ برتری در فضای مجازی است. از آنجائیکه هیچ مرز فیزیکی در فضای مجازی وجود ندارد، کشورها باید تلفیقی از اقدامات داخلی و تلاشهای مشترک بین. المللی را برای مقابله با تهدیدات سایبری به کار گیرند. پیامدهای اختلافات سایبری رو به گسترش بین ایالات متحده و چین لیو جینگهوآ: به صورت کلی اختلافات بر سر هوآوی و الان تیک تاک و وی چت تحت تاثیر وخیم شدن روابط دو جانبه ایالات متحده و چین قرار گرفته اند، اما متقابلاً بر آنها هم تاثیر گذاشته اند. اغلب کارشناسان چینی حالا معتقدند که سیاست های ایالات متحده در قبال چین طراحی شده اند تا «ظهور پکن ابرقدرت» را سرکوب کنند. آنها فکر می کنند که غرب هیچگاه از ورود یک چین غیر دموکراتیک از لحاظ نظام سیاسی متفاوت، به نظام بین الملل استقبال نخواهد کرد. سقوط آزادی که در روابط دو جانبه شاهد آن هستیم نه تنها سبب فرسایش جدی اعتماد متقابل می شود، بلکه عقب گردی بزرگ در روابط متقابلِ اقتصادی و سیاسی هم است. البته روابط ایالات متحده و چین هیچگاه کاملاً دوجانبه نبوده! تنش های موجود در فضای سایبر حالا در حال گسترش است و سایر مناطق جهان را در مقیاسی بی سابقه تحت تاثیر قرار می دهد. فارغ از نابود شدن امکان همکاری برای مقابله با خطرات امنیت سایبری که هر دو با آن روبرو هستند، سیاست های دولت ترامپ برای ایجاد یک «شبکه پاک بدون چین» اینترنت را شقه شقه می کند. این تکه تکه شدن و ناامن تر شدن فضای شبکه با ادامه یافتن تصمیمات اتخاذ شده دولت ترامپ که به علت نگرانی های سیاسی و نه ملاحظات فنی است، گسترش خواهد یافت. جان بیت من: تیک تاک و وی چت صرفا آخرین فصل های یک داستان پیچیده و بزرگ هستند. از زمان دوره دوم ریاست جمهوری باراک اوباما، رئیس جمهور پیشین ایالات متحده، واشنگتن به صورت فزاینده ای نگران چین و به صورت خاص فناوری چین است، اما دولت ترامپ تلاشهای ایالات متحده را برای کاهش وابستگی ایالات متحده به فناوری چینی، محدود کردن دسترسی چین به منابع فناوری ایالات متحده و خنثی کردن بلندپروازی های تکنولوژیک جهانی چین، به طرز قابل ملاحظه ای تشدید و گسترش داده است. اما این «طلاق تکنولوژیک» تنها نتیجه سیاست های دولت ایالات متحده نیست. پکن مدت ها است دسترسی و فعالیت شرکت های تکنولوژیک ایالات متحده در چین را محدود کرده است. دیوار عظیم آتشین چین یک بنای تاریخی مجازی برای حاکمیت دیجیتال است که هدفش به وضوح ارتقاءِ خودکفایی در فناوری است. امروز دیگر این سوال مطرح نیست که آیا ایالات متحده و چین از لحاظ تکنولوژیک از هم جدا می شوند یا خیر، بلکه سوال اصلی این است که آنها تا کجا پیش خواهند رفت؟ و جداسازی شان به چه شکل است؟ امروز ایالات متحده فاقد چشم انداز یا استراتژی روشنی است. مهمترین اقدامات آن – مانند اقدامات ضد تیک تاک، وی چت و هوآوی – موقت و تبلیغاتی بوده، در حالیکه این برخورد فقط می تواند در مدت طولانی اثرگذار باشد. در چند سال آینده، واشنگتن احتیاج به استراتژی و تعریف دقیق خطرات مربوط به انعطاف پذیر بودن یا نبودن در مقابل تکنولوژی ها است. همینطور باید زمینه جلب توجه شرکای بین المللی را فراهم آورد و کارهای بیشتری برای انرژی بخشیدن و جهش نوآوری های فناوری آمریکایی انجام دهد. این ها، چالش های طولانی مدتی ست که احتیاج به بحث های جدی در سطح ملی دارد.
منبع: سئو بوی
به گزارش سئو بوی به نقل از پژوهشگاه فضای مجازی، دو متخصص چینی (لیو جینگوآ) و آمریکایی (جان بیت من) در مورد ممنوعیت اپلیکیشن های چینی «تیک تاک» و «وی چت» در کشور امریکا به مناظره نشسته اند. این گفتگو منعکس کننده واقعیاتی بسیار برجسته تر از وقایع امروز است و به ما در پاسخ به این سؤال که « آیا دولت ها حق دارند دنیای اینترنت را دستکاری کنند؟» کمک می کند. لیو جینگهوآ محقق مدعو پروژه «سیاست سایبری بنیاد کارنگی» است. تحقیقات وی در درجه اول بر امنیت سایبری و روابط دفاعی چین-ایالات متحده متمرکز است. جان بیتمن هم یکی از همکاران پروژه «سیاست سایبری و فناوری در امور بین الملل» در بنیاد کارنگی است. این مناظره توسط محمدجواد خوشنام دبیر سابق انجمن علمی علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی به فارسی برگردانده شده است و محتوای انتشار یافته درآن، لزوما بازتاب دهنده دیدگاه مرکز ملی فضای مجازی نیست. هر دولتی خواه خودکامه، دموکراتیک یا چیزی بین آنها، می خواهد از اینترنت و گردشِ اطلاعات به نفع خود استفاده نماید. دولت ها حتی در کشورهای لیبرال مانند ایالات متحده تلاش کرده اند گفتمان آنلاین را هدایت کنند و افکار عمومی را به سمت بعضی از رسانه های اینترنتی و دور از برخی دیگر سوق دهند. در کشورهای کنترل گراتر هم، دستکاری در استفاده از اینترنت یکی از جنبه های مهم سیاست داخلی است. نظام ارزشی حاکم بر هر کشور به طور خاص نظامی از قوانین و محدودیت ها را خلق می کند که برای هر سوژه متفاوت می باشد، بنابراین عجیب نیست که خطوط قرمز کشورهای لیبرال دموکراتیک با خطوط قرمز کشورهای اسلامی متفاوت باشد. تاکتیک هایی که دولت ها جهت استفاده از اینترنت در کشورهای خود استفاده می کنند تا حد زیادی به همان اولویت ها و نظامات ارزشی بستگی دارد. بدیهی است که توان دولت ها هم در مخفی نگه داشتن دست نامرئی سایبر با یکدیگر متفاوت می باشد. عواقب تاثیرات تصمیم اخیر ترامپ در مقابل شبکه های اجتماعی چینی جان بیت من پژوهشگر امریکایی در اینباره می گوید: واضح است که این تصمیمات خیلی مهم هستند، اما نمی توان آن ها را پیش از اینکه اعمال شوند، به طور دقیقی ارزیابی کرد. دولت ترامپ تا امروز اقدامات گسترده ای را ضد فناوری ها و شرکت های چینی انجام داده است، تا اجرای قانونی که به آنها حق فعالیت آزاد می دهد را به تاخیر بیندازد که بتواند برای شرکت های آمریکایی زمان بخرد. زمان بخرد، تا شاید به اقبال عمومی رسانه های چینی رسیدند! این تاکتیک برای ایجاد اهرم فشار نسبت به چین (و یافتن دست بالا نسبت به شرکت های آمریکایی) و همینطور دستیابی به مزایای سیاسی طراحی شده است. عدم وجود استراتژی مشخص در دولت ترامپ سبب می شود تصمیمات نهایی قانون در این مورد بتواند گسترده و یا محدود باشند. بدیهی است که در این میان خیلی از سهامداران دنیا هم تلاش می کنند آن تصمیمات در جهت منافع شخصی خودشان، گسترده یا محدود باشد. تیک تاک و وی چت، تفاوت خاصی با سایر برنامه های چینی ندارند. آنها در یک کلام از برنامه های آمریکایی محبوب تر هستند و فیلتر کردن آنها نشان داده است دولت ترامپ ابداً برنامه های چینی را در ایالات متحده تحمل نمی نماید. البته مساله فراتر از این دو برنامه است، در واقع مقامات اجرایی امریکا مشکل را گسترش اپلیکیشن های چینی در ایالات متحده تعریف می کنند و این بدبینی و محدودیت، صرفاً محدود به تیک تاک و وی چت نیست. حضور چین در بازار اپلیکیشن های ایالات متحده در کل محدود است و منطق این اقدامات می تواند فراتر از خصوصیت های خود آن برنامه ها باشد. اطلاعات شخصی آمریکایی ها می تواند از طریق های مختلفی به دست شرکت های چینی و از آن طریق به دست دولت چین) بیافتد؛ مثل اطلاعات خصوصیِ مالی و بانکی آمریکایی ها، چیستی و چگونگی معاملات مالی شان، سفرهای بین المللی آنها و شناخته شدن واسطه های بین المللی اقتصاد آمریکایی؛ اما نهایتاً سیاست «تحمل ریسک: صفر»، آنطور که وزیر امور خارجه مایک پمپئو می پسندد، سبب یک شکاف شدید اقتصادی و تکنولوژیک بین دو کشور خواهد شد. اما لیو جینگوا پژوهشگر چینی می گوید: اقدامات اخیر دولت ترامپ ضد تیک تاک و وی چت که در ادامه اقداماتش ضد هوآوی و سایر شرکت های تکنولوژیک چینی بود، نتایجی خواهد داشت با سقفی بسیار فراتر از نگرانی های ادعا شده امنیت ملی آمریکا. در ابتدا و در کوتاه مدت، چین اساسا از جنگ تکنولوژیک با ایالات متحده رنج خواهد برد؛ چون که شرکت های این کشور بازارهای خارجی و مهم تر از آن، عنصر اصلی تحقیقات میدانی و توسعه فناوری را از دست می دهند. با این حال، تصمیمات دولت ترامپ همینطور به شرکت های آمریکایی هم به طرز قابل توجهی صدمه خواهد رساند. بعنوان مثال در یک نظرسنجی از کاربران چینی تلفن همراه (به عنوان یکی از بزرگترین گروههای مشتری تلفن های آمریکایی) پرسیده شد که «آیا گوشی آمریکایی بدون وی چت را انتخاب می کنند یا سراغ برندهای دیگری که امکان استفاده از وی چت را فراهم می آورد می روند؟» آنها «با اختلاف ۲۰ به یک» به نگهداری وی چت و یافتن تلفنی دیگر رأی دادند. از همه مهمتر، این ممنوعیت ها چین را به تولید یک بستر تکنولوژیک شخصی خود تشویق می کند و سبب می شود چین شرکت های خویش را به تمرکز در بازار داخلی ترغیب کند، که این اتفاق یعنی هم یک رقیب جدید برای فناوری آمریکایی به وجود خواهد آمد و هم بازار چین را بیشتر از قبل از دست آمریکا خارج می کند. نتیجه اینکه چین انگیزه خواهد گرفت تا به خودکفایی برسد و به تولیدات خارجی اعتماد کمتری داشته باشد. نگرانی کشورها از فناوری اطلاعات و ارتباطات جان بیت من: دیجیتالی شدن تقریباً تمام فعالیتهای انسانی بدان مفهوم است که کشورها باید تقریباً در همه جنبه های امنیت ملی شان تجدید نظر کنند. اما کشورها نگرش های بسیار متفاوتی در مورد تهدیدها و فرصت های خاص دیجیتالی دارند و از استراتژی های بسیار متفاوتی هم برای تأمین منافع خود استفاده می کنند؛ این تفاوت ها ریشه در در زبان آن کشورها دارد. لیبرال دموکراسی ها با نگاه سنتی شان بر امنیت سایبری یا محافظت از شبکه های کامپیوتر ای در مقابل هک متمرکز بوده اند. نگرانی اصلی آنها یکپارچگی شبکه بوده است، نه آن ایده هایی که شبکه بر آن اساس بنا می شود یا آن روابط انسانی که این شبکه ها ایجاد می کنند. این اولویت به معنای مبارزه با سه مشکل اساسی است که شامل تهدید محرمانگی داده ها (مانند سرقت اطلاعات محرمانه و طبقه بندی شده)، تهدید یکپارچگی داده ها (مانند دستکاری سوابق مالی) و تهدید در دسترس قرار گرفتن داده ها (مانند اختلالات احتمالی در زیرساخت های حیاتی مثل حمله سایبری به شبکه برق) می شود. رژیم های توتالیتر اما اصطلاحی از لحاظ معنا گسترده تر را ترجیح می دهند؛ امنیت اطلاعات. این اصطلاح نه تنها تهدیدات هکری را شامل می شود بلکه گسترش آزاد اطلاعات و اخبار را هم در بر می گیرد. اطلاعات و اخباری که امکان دارد نظم سیاسی و اجتماعی مورد پسند نظام توتالیتر را بر هم بزند. این نکته به مفهوم آن است که دولت ها باید نقش بسیار گسترده تری در نظارت و کنترل ارتباطات آنلاین داشته باشند. برخورد این دو نظام ارزشی مانع بزرگ دیپلماسی سایبری جهانی و دو جانبه شده است. البته با تکامل فناوری و سیاست و تجارب سخت دولتها، استانداردهای این تعاریف و روشهای سنتی هم تغییر می کنند؛ مثلا جوامع دموکراتیک امروزه به دنبال بروز تهدیدات جدیدی مثل داعش و دخالت روسیه در انتخابات آمریکا بیشتر به فکر کنترل جریان اطلاعات آنلاین بوده اند. در همین حال، اغلب کشورهای جهان اینترنت را به چشم یک چارچوب گسترده تر می نگرند: یعنی بعنوان یکی از میادین اصلیِ رقابت های اقتصادی-ژئوپلیتیکی و جایی که قدرت و نظم نوین جهانی در معارضه و کشمکش است. بله! این دو تغییر به توضیح اقدامات ایالات متحده ضد تیک تاک و وی چت کمک می نماید. لیو جین گوآ: امنیت سایبری موضوعی بسیار حیاتی و پیچیده است که تقریباً با همه جنبه های سیاست گذاری ملی آمیخته است. بنابراین جای تعجب نیست اگر بعضی از دولت ها همه مسائل سایبری را از دریچه امنیت ملی نگاه می کنند؛ با این وجود، نگاه امنیتی به مساله امنیت سایبری بیشتر از آنکه به نفع یک کشور باشد، برای منافع ملی آن مضر است، چون که در حقیقت، صرفا برخی از مسائل فضای مجازی مربوط به فناوری اطلاعات و ارتباطات برای امنیت ملی واقعا خیلی مهم هستند. نخستین مساله مهم امنیت سایبری، امنیت زیرساخت هایی از کشور است که برای فعالیت به فناوری ارتباطات و اطلاعات متکی هستند. اغلب کشورها در این نظر مشترک اند که از چنین زیرساخت های حیاتی باید محافظت گردد، همانطور که در گزارش مهم سال ۲۰۱۵ «گروه متخصصان دولت» سازمان ملل متحد بیان شده است. امنیت این زیرساخت ها را می توان با سه معیار قابل اعتماد بودن سیستم های شبکه و کارکرد صحیح مولفه های اصلی آنها، توانایی کشور در شناسایی و برخورد با خطرات امنیتی زیرساخت های حیاتی خود و انعطاف پذیری زیرساخت های حیاتی در مواجهه با این تهدیدات، ارزیابی کرد. مساله دوم امنیت سایبری، محرمانه بودن، صحیح بودن و دسترس نبودن داده هایی است که حاوی اطلاعات محرمانه و طبقه بندی شده برای امنیت ملی است. حاصل شدن این سه گانه «که به سه گانه سیا مشهور است» تضمین می نماید که کشورها بتوانند به صورت قابل اعتماد از اطلاعات مهم امنیت ملی خود محافظت کنند، آنها را در صورت ضرورت برای کاربران قانونی در دسترس قرار دهند و اطمینان حاصل کنند که سایر بازیگران غیر مجاز به آنها دسترسی نداشته باشند. سومین مساله مهم امنیت سایبری توانایی یک کشور در مقابله با تروریسم سایبری، پیشگیری از گسترش سلاح های سایبری، مدیریت بحران های سایبری و دستیابی و حفظ برتری در فضای مجازی است. از آنجائیکه هیچ مرز فیزیکی در فضای مجازی وجود ندارد، کشورها باید تلفیقی از اقدامات داخلی و تلاشهای مشترک بین. المللی را برای مقابله با تهدیدات سایبری به کار گیرند. پیامدهای اختلافات سایبری رو به گسترش بین ایالات متحده و چین لیو جینگهوآ: به صورت کلی اختلافات بر سر هوآوی و الان تیک تاک و وی چت تحت تاثیر وخیم شدن روابط دو جانبه ایالات متحده و چین قرار گرفته اند، اما متقابلاً بر آنها هم تاثیر گذاشته اند. اغلب کارشناسان چینی حالا معتقدند که سیاست های ایالات متحده در قبال چین طراحی شده اند تا «ظهور پکن ابرقدرت» را سرکوب کنند. آنها فکر می کنند که غرب هیچگاه از ورود یک چین غیر دموکراتیک از لحاظ نظام سیاسی متفاوت، به نظام بین الملل استقبال نخواهد کرد. سقوط آزادی که در روابط دو جانبه شاهد آن هستیم نه تنها سبب فرسایش جدی اعتماد متقابل می شود، بلکه عقب گردی بزرگ در روابط متقابلِ اقتصادی و سیاسی هم است. البته روابط ایالات متحده و چین هیچگاه کاملاً دوجانبه نبوده! تنش های موجود در فضای سایبر حالا در حال گسترش است و سایر مناطق جهان را در مقیاسی بی سابقه تحت تاثیر قرار می دهد. فارغ از نابود شدن امکان همکاری برای مقابله با خطرات امنیت سایبری که هر دو با آن روبرو هستند، سیاست های دولت ترامپ برای ایجاد یک «شبکه پاک بدون چین» اینترنت را شقه شقه می کند. این تکه تکه شدن و ناامن تر شدن فضای شبکه با ادامه یافتن تصمیمات اتخاذ شده دولت ترامپ که به علت نگرانی های سیاسی و نه ملاحظات فنی است، گسترش خواهد یافت. جان بیت من: تیک تاک و وی چت صرفا آخرین فصل های یک داستان پیچیده و بزرگ هستند. از زمان دوره دوم ریاست جمهوری باراک اوباما، رئیس جمهور پیشین ایالات متحده، واشنگتن به صورت فزاینده ای نگران چین و به صورت خاص فناوری چین است، اما دولت ترامپ تلاشهای ایالات متحده را برای کاهش وابستگی ایالات متحده به فناوری چینی، محدود کردن دسترسی چین به منابع فناوری ایالات متحده و خنثی کردن بلندپروازی های تکنولوژیک جهانی چین، به طرز قابل ملاحظه ای تشدید و گسترش داده است. اما این «طلاق تکنولوژیک» تنها نتیجه سیاست های دولت ایالات متحده نیست. پکن مدت ها است دسترسی و فعالیت شرکت های تکنولوژیک ایالات متحده در چین را محدود کرده است. دیوار عظیم آتشین چین یک بنای تاریخی مجازی برای حاکمیت دیجیتال است که هدفش به وضوح ارتقاءِ خودکفایی در فناوری است. امروز دیگر این سوال مطرح نیست که آیا ایالات متحده و چین از لحاظ تکنولوژیک از هم جدا می شوند یا خیر، بلکه سوال اصلی این است که آنها تا کجا پیش خواهند رفت؟ و جداسازی شان به چه شکل است؟ امروز ایالات متحده فاقد چشم انداز یا استراتژی روشنی است. مهمترین اقدامات آن – مانند اقدامات ضد تیک تاک، وی چت و هوآوی – موقت و تبلیغاتی بوده، در حالیکه این برخورد فقط می تواند در مدت طولانی اثرگذار باشد. در چند سال آینده، واشنگتن احتیاج به استراتژی و تعریف دقیق خطرات مربوط به انعطاف پذیر بودن یا نبودن در مقابل تکنولوژی ها است. همینطور باید زمینه جلب توجه شرکای بین المللی را فراهم آورد و کارهای بیشتری برای انرژی بخشیدن و جهش نوآوری های فناوری آمریکایی انجام دهد. این ها، چالش های طولانی مدتی ست که احتیاج به بحث های جدی در سطح ملی دارد.
منبع: سئو بوی